پشت پرده بازگشت سوریه به اتحادیه عرب
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۷۷۴۱
فرارو- تحلیلگران می گویند که تصمیم اتحادیه عرب برای پذیرش مجدد سوریه پس از 12 سال دوری از آن کشور یک پیروزی نمادین مهم برای دمشق است و بخشی از یک سازماندهی مجدد منطقه ای بزرگتر و نشانه ای از کاهش نقش ایالات متحده محسوب می شود.
به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، با این وجود، عضویت دوباره سوریه در اتحادیه عرب ممکن است سرازیر شدن فوری دلارها به سوریه آن گونه که بشار اسد رئیس جمهور آن کشور امیدوار است را به همراه نداشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوریه در حال بازگشت به منطقه عربی است اما هیچ راه حلی به منظور حل مشکلات آن کشور که سال ها اسیر جنگ داخلی شد در سیزدهمین سال آن درگیری در پیش رو دیده نمی شود. درگیری طولانی مدت و گرفتار در بن بست از مارس 2011 میلادی باعث جانباختن نزدیک نیم میلیون نفر و آواره شدن نیمی از جمعیت 23 میلیون نفری سوریه شده است. تلاش های میانجی گرانه متعددی در مورد پرونده سوریه با شکست همراه بوده اند.
اتحادیه عرب در نشست غیرعلنی روز یکشنبه در قاهره پذیرش مجدد سوریه را تایید کرد. این بدان معناست که اسد می تواند در اجلاس سران اتحادیه عرب در جده در عربستان سعودی در تاریخ 19 مه شرکت کند و با این کار خروج او از وضعیت نابسامانی که درگیر آن است تقویت خواهد شد.
اتحادیه عرب چگونه نهادی است و چرا عضویت سوریه در آن به حالت تعلیق درآمد؟
اتحادیه عرب یک سازمان 22 عضوی است که در سال 1945 میلادی با هدف ارتقای همکاری های منطقه ای و حل اختلافات تاسیس شد. با این وجود، آن نهاد به طور گسترده ای فاقد قدرت و اختیارات لازم قلمداد می شود و مدت هاست که برای کمک به حل مناقشات به ویژه در دوران اخیر جنگ در سوریه، یمن و لیبی و شکاف دیپلماتیک تلخ بین پادشاهی های خلیج فارس و قطر تلاش کرده است.
اتحادیه عرب عضویت سوریه را در سال 2011 میلای پس از آغاز اعتراضات گسترده علیه حکومت در سوریه و برخورد حکومت با معترضان به حالت تعلیق درآورد اعتراضاتی که تبدیل به یک جنگ خونین داخلی شد. قطر، عربستان سعودی و چندین کشور عربی دیگر از گروههای مخالف مسلح که در تلاش برای سرنگونی اسد بودند حمایت کردند و اسد از سوی ایران، روسیه و شبه نظامیان وابسته به تهران مورد حمایت قرار گرفت.
اکنون چرا اجازه ورود دوباره سوریه به اتحادیه عرب داده می شود؟
پس از سالها بن بست در جنگ، دولت اسد کنترل امنی بر اکثر نقاط کشور به ویژه بر اکثر مناطق شهری دارد. گروه های اپوزیسیون یا نیروهای کرد تحت حمایت ایالات متحده اکثر مناطق شمال و شرق سوریه را کنترل می کنند و بعید به نظر می رسد که به این زودی وضعیت و توازن قوا تغییر کند اما اکنون سال هاست که آشکار شده سرنگونی نظام سیاسی اسد از سوی اپوزیسیون عملا ناممکن است.
دولت های عربی که احتمالا زمانی امیدوار به سقوط اسد بودند اکنون تصمیم گرفته اند که بهتر است دست به کار شده و با شخص اسد معامله کنند.
"هشام الغنام" پژوهشگر ارشد مرکز تحقیق و مطالعات اسلامی ملک فیصل می گوید: "ما به دنبال راه حل های جادویی نیستیم اما آن چه می دانیم این است که وضعیت فعلی ناپایدار است. این وضعیت به جایی نمی رسد. ما نمی دانیم که درگیری چه زمانی پایان خواهد یافت و تحریم و به حاشیه راندن حکومت سوریه به ایجاد راه حلی منجر نمی شود".
در سالیان اخیر چندین کشور عربی به سمت برقراری مجدد روابط دیپلماتیک با سوریه حرکت کردند که مهم ترین آن گام برداشته شده توسط امارات متحده عربی در سال 2018 میلادی بود. اردن و سوریه مرزهای خود را در سال 2021 بازگشایی کردند.
عربستان سعودی و سوریه ماه گذشته اعلام کردند که در حال حرکت برای بازگشایی سفارت ها و از سرگیری پروازها هستند.
زمین لرزه ویرانگر 6 فوریه که سوریه و ترکیه را لرزاند نیز باعث تسریع روابط نزدیک شد و همدردی کشورهای منطقه و جهان با سوری ها را برانگیخت. بیش از 6000 نفر در سوریه کشته شدند و صدها هزار نفر خانه های خود را از دست دادند. مقام های ارشد کشورهایی که زمانی متخاصم بودند برای اولین بار در بیش از یک دهه گذشته از دمشق بازدید به عمل آورده و هواپیماهای کمکی را ارسال کردند.
نزدیک شدن به اسد به بهانه بحران انسانی راهی کم تر بحث برانگیز به منظور ادامه بهبود روابط بود. عامل موثر دیگر در این میان توافق با میانجیگری چین برای برقراری مجدد روابط بین عربستان سعودی و رقیب منطقه ای ایران بود که آنان را تشویق می کند تا درگیری هایی مانند سوریه و یمن را کاهش دهند.
"رندا اسلیم" مدیر بخش حل و فصل مناقشه در انستیتو خاورمیانه در واشنگتن می گوید: "از اولویت خارج شدن خاورمیانه به خصوص سوریه از دستور کار سیاست خارجی امریکا باعث شد تا بازیگران منطقه ای علیرغم مخالفت واشنگتن به دمشق نزدیک شده و با اسد معامله کنند".
کدام کشورها موافق و مخالف عادی سازی رابطه با سوریه بودند؟
عربستان سعودی نقش کلیدی در فشار برای بازگشت سوریه به اتحادیه عرب ایفا کرد و ماه گذشته میزبان نشستی برای بحث در مورد این موضوع بود. اردن میزبان نشست دیگری در اوایل ماه جاری بود. قطر نیز نقش برجسته ای داشته است. پس از تصمیم روز یکشنبه برای پذیرش مجدد دمشق قطر در بیانیه ای اعلام کرد که "یک مانع" برای "یک اجماع عربی" وجود نخواهد داشت.
"بادر السیف" استادیار تاریخ دانشگاه کویت می گوید کویت عادی سازی روابط با سوریه را تایید نکرده است. او می افزاید: "کویت قصد دارد درک کند که شرایط و راه حل سیاسی چگونه است این که آیا انتخاباتی برگزار خواهد شد؟ آیا عذرخواهی ای صورت خواهد گرفت یا خیر"؟
سیف می گوید علیرغم این تردیدهای کلیدی ریاض به تلاش برای دمشق ادامه خواهد داد تا برای "نظم عربی قوی تر و یکپارچه تر" تلاش کند. یکی از انتقادات اصلی به این نزدیکی این است که اسد هیچ امتیازی برای یک توافق سیاسی به منظور حل مناقشه سوریه ارائه نداده است. بدون هرگونه قطعنامه معتبری میلیون ها سوری که به خارج از کشور و بسیاری از آنان به کشورهای همسایه گریختند از بازگشت به کشورشان بیمناک خواهند بود.
چه اتفاقی در حوزه میدانی رخ خواهد داد؟
"اسلیم" می گوید در سطح نمادین بازگشت سوریه به اتحادیه عرب به سوری های مخالف اسد نشان می دهد که به حال خود رها شده اند و به دمشق به نشانه مهر تاییدی نشان می دهد که استراتژی زمین سوخته اسد در طول جنگ موثر بوده است. با این وجود، در سطح عملی در اختیار داشتن یک کرسی در اتحادیه عرب چندان قدرتمند نیست.
تحریم های آمریکا و اروپا احتمالا کشورهای عربی را از سرمایه گذاری قابل توجهی در بازسازی در سوریه در آینده نزدیک باز می دارد. بسیاری از مردم سوریه در مناطق تحت کنترل دولت امیدوار هستند که در جریان تجارت بیش تر کشورشان با جهان عرب برای کمک به خنثی کردن یک بحران فلج کننده اقتصادی سود بیش تری عایدشان شود.
الغنام می گوید ممکن است این خواسته محقق شود. او می افزاید: "اگر ثبات وجود داشته باشد من معتقدم هجوم سرمایه گذاری و تجارت خلیج فارس به سوریه امکان پذیر خواهد بود. با این وجود، روابط عربستان سعودی و سوریه حتی پیش از درگیری در سوریه نیز تیره و تار بود. بنابراین، اعتمادسازی میان دو کشور زمان بر خواهد بود".
بیانیه ای که اتحادیه عرب پس از نشست روز یکشنبه صادر کرد حاکی از آن است که ادغام مجدد بیش تر سوریه به حرکت به سمت راه حل سیاسی برای رفع منازعه، مبارزه با قاچاق مواد مخدر و تسهیل بازگشت آوارگان سوری بستگی دارد. هم چنین، کشورهای حاشیه خلیج فارس برای مهار نفوذ ایران در سوریه بر اسد فشار آورده اند.
"ماها یحیی" مدیر مرکز خاورمیانه بنیاد کارنگی در بیروت می گوید که بعید به نظر می رسد سوریه خواسته های کشورهای عربی را برآورده سازد. او می افزاید: "من فکر نمی کنم این اقدام (عضویت دوباره سوریه در اتحادیه عرب) بتواند دریچه های حمایت از سوریه را بگشاید".
منبع: ال پائیس
منبع: فرارو
کلیدواژه: سوریه به اتحادیه عرب عربستان سعودی راه حل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۷۷۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آینده بورس در چند پرده
نوسان نماگرهای بورسی همچنان ادامه دارد؛ اما هنوز نمیتوان با قدرت در زمینه خروج بازار سهام از فراز و فرود فرسایشی ۲۶ روزه ۱۴۰۳ سخن گفت.
به گزارش دنیای اقتصاد، بورس تهران هنوز نتوانسته مسیر واقعی خود را به رخ سهامداران بکشد. نخست به این دلیل که هرگاه در مسیر صعودی قرار گرفته برخی از دست اندازها مانع از پایداری در مسیر صعودی شده است. از ریسکهای بیرونی و بی اعتمادی حاکم بر بازار گرفته تا گره قیمتگذاری دستوری که مانند دیواری سد راه ورود پول به بورس شده است. طبیعتا در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت بازار سهام کارکردهای طبیعی خود را پیاده کند. بررسی عملکرد بورس بعد از مرداد ۹۹ نشان میدهد؛ عوامل مذکور باعث شده تا سهامداران نوپا انگیزه جدی برای ورود به تالارشیشهای نداشته باشند.
بازار سهام در سالهای اخیر مصائب زیادی را متحمل شده است؛ از افزایش نرخ بهره و مصوبات گاه و بیگاه در خصوص قیمت فروش بنگاههای تولیدی همگی عواملی بودند که توانستند کارکردهای بازار سهام را مختل کنند. علاوه بر این موضوعات بورس ۱۴۰۳ را با پس لرزههای تنشهای سیاسی کشور آغاز کرد.
بررسیها حکایت از آن دارد که از ابتدای ۱۴۰۳ شاخص سهام ۱۴ روز مثبت و ۱۲ روز منفی را پشت سرگذاشته است. این در حالی است که بر اساس پیشبینی کارشناسان بورسی، بازار نماگرهای سهامی میتوانستند فروردین جذابی را رقم بزنند. اما بر اساس آنچه گفته شد؛ عوامل مختلفی دست به دست هم دادند تا بازار سهام عملکردی بهتر از حدود ۳ درصدی کسب نکند. اما دماسنج اصلی بورس با توجه به اینکه در هفته دوم اردیبهشت متزلزل ظاهر شد؛ مجددا با تردیدهای جدیدی محاصره شده است.
از واقعیات تا انتظاراتاما بازار سهام سومین هفته معاملاتی اردیبهشت را با یک روز کاری کمتر چگونه پشت سر خواهد گذاشت؟ در همین رابطه محمد غفوری کارشناس بازار سرمایه، ضمن اشاره به وضعیت بازار سهام اظهار کرد: اکنون سرمایهگذاران با ابهامات بیشماری در مورد روند بازار سهام مواجه هستند. آیا قیمتگذاری دستوری باز هم میتواند بازار سهام را تهدید کند؟ مباحث مرتبط با مالیات به کجا ختم میشود؟ آیا سیاستگذار برای جبران کسری خود ممکن است بورس را دستاویز مشکل خود کند؟ این پرسشها عملا نشان میدهد؛ بدون شک تمامی فعالان بازار سهام در این روزها به جای تمرکز بر تحلیلهای بنیادی با مجموعهای از بلاتکلیفیها دست به گریبان هستند.
در هفتهای که گذشت حال و روز قیمتها در بازار سرمایه خوب نبود. در طول این هفته بسیاری از نمادهای بازار و کوچک در مدار نزولی حرکت کردند. گام برداشتن در این مسیر تاثیر بسزایی بر ذهنیت فعالان خرد بازار سهام نسبت به رونق معاملات روزهای آتی گذاشته است. یکی از موضوعات مهم که باعث شده تا بازار با خروج ۴۵۷۲میلیارد تومانی پول مواجه باشد دقیقا به بلاتکلیفیهای حاکم بر بازار بازمیگردد.
در واقع معلق ماندن سرنوشت بازارهای موازی و چشمانداز مبهم وضعیت سیاسی کشور همراه با ریسکهای قانونی منجر به تداوم بیاعتمادی سهامداران به بورس شده است. بر این اساس انتظار میرود که بورس در هفته جاری متاثر از این موضوعات به روند فرسایشی خود ادامه دهد. اما به طور کلی سناریوهای مختلفی برای روند آینده بازار سهام میتوان تعریف کرد که نقش ریسکهای سیاسی را در سناریوهای مختلف نباید نادیده گرفت.
به گفته این کارشناس وقتی وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بورس مجهول است؛ نمی توان انتظار رونق بورس همراه با آرامش را داشت. اما با همه این اوصاف دو سناریوی بورسی قابل تامل است. اگر بخواهیم شاخص از منظر قیمتی بازار را مورد بررسی قرار دهیم، وضعیتهای رکودی بازار طی سالهای ۸۳، ۹۲و ۹۹ نشان میدهد هرگاه بازار توانسته بالای سقف شرایط رکودی این سالها تثبیت شود، هیچ وقت زیر محدودهای که توانسته سقف دوره رکودی خود را بشکند، نوسان نداده است.
به بیانی دیگر بازار تا زمانی که بالای سقف شکسته شده خود قرار دارد وارد وضعیت انباشت شده است. در چنین وضعیتی سهامداران حقوقی به بازار ورود پیدا کرده اند. دوران رکودی هم میتواند با ورود سرمایهگذاران بزرگ که عمدتا حقوقی هستند گره بخورد. اما یکی از موضوعات قابل تامل در این است که تجربه بازار سهام در زمان نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد که معمولا ۸-۷ماه قبل از انتخابات دوره دوم ریاست جمهوری رشد بازار رقم خورده است.
با قرار گرفتن در چنین شرایطی میتوان امید داشت که موتور محرک بورس استارت بخورد و فضای مطلوبتری را در بازار سرمایه مشاهده کنیم. اما در کوتاهمدت بازارسهام را چه میشود؟ بورس تا زمانی که از منظر ارزش معاملات بالای سطح ۶ هزار میلیارد تومان تثبیت نشود؛ سیگنالی مبتنی بر آغاز روند صعودی مخابره نخواهد شد.
البته این مهم منوط به این است که افزایش ارزش معاملات خرد پایدار باشد. بارها دیده شده است که ارزش معاملات خرد به صورت مقطعی و روزانه جهش یافته است، اما به دلیل اینکه پایداری در این مسیر نشان نداده است مجددا به سطوح پایین سقوط کرده است. در هفته گذشته میانگین ارزش معاملات خرد عدد ۳۲۹۱ میلیارد تومان را ثبت کرد که کاهش ۲۶درصدی را نسبت به هفته اول اردیبهشت نشان میدهد. وضعیت فوق گویای این است که شرایط کنونی نمیتواند نویدبخش ورود پول قدرتمند در کوتاهمدت به بازار سهام باشد.
افت قابل توجه ارزش معاملات زنگ خطری برای تداوم روند منفی بازار محسوب میشود از این رو به نظر میرسد که در روزهای پیش رو احتمالا همچنان فضا برای سرمایهگذاری جذاب نباشد. در شرایط کنونی شاید بتوان یکی از دلایل مهم بیرغبتی ورود پول را در ارزش معاملات زیر ۶ هزار میلیارد تومانی یافت.
این کارشناس افزود: واقعیت بورس با آنچه از شاخص کل برداشت میشود بسیار متفاوت است. شاخص سهام آنچه در بطن بازار در حال رخ دادن است؛ را نشان نمیدهد که ضعف بزرگی محسوب میشود. به همین دلیل به جای شاخص کل باید وضعیت ارزش معاملات خرد را در نظر گرفت. با توجه به شرایط این سنجه آماری باید انتظارات از بورس را تعدیل کرد. اما قیمتها با توجه به سودسازی و ارزندگی در محدوده ارزندهای قرار دارد. سرمایهگذاران میتوانند با نگاه حداقل یکساله به بورس اعتماد کنند. دلیل این رویداد همانطور که در سطور قبل توضیح داده شد به عملکرد ضعیف در بورس منجر شده است. آن هم در شرایطی که افق روشنی پیش روی بازار سهام نیست. برآیند رفتار سهامداران نشاندهنده این واقعیت است که سرمایهگذاران بازار پرریسک سهام را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری تلقی نمیکنند.
برخی از کارشناسان بازار سرمایه نیز بر این باورند که بازگشت بورس به رونق با توجه به ابهامات کنونی و شرایط واقعی بازارها سناریوی ساده انگارانهای است. بورس تهران نیز از آنجا که به مانند هر بازار مالی دیگر از اخبار و رویدادهای مختلفی اثر میپذیرد نسبت به اخبار و وقایع گوناگون واکنشهای گوناگونی را بروز میدهد. به این ترتیب این بازار هم دستخوش نوسانات گوناگونی است و ورود و خروج پول را به شرایط اثرگذار وابسته میکند.